از آنجایی که صنعت لوازم خانگی از گردش مالی بالا و پتانسیل صادراتی و اشتغالزایی برخوردار است؛ صنعت مهمی محسوب میشود و دومین صنعت بزرگ کشور بعد از صنعت خودرو است. از طرفی، سرعت تغییرات در رابطه بین علم و صنعت در حال افزایش است. آسیبی که در این زمینه وجود دارد وجود مراکزی تحت عنوان نوآوری از سوی برخی برندها و بنگاههای اقتصادی است که در بسیاری موارد نوآوری و انباشت دانش به معنی واقعی صورت نمیگیرد و خروجی خوبی در زمینه بهبود تکنولوژی تولیدات در پی ندارد. در نتیجه، شرکتهای لوازم خانگی به دنبال راههای دیگری برای افزایش کارآیی و اثربخشی فرآیندهای نوآوری خود هستند. پژوهش حاضر مطالعهای کیفی است و به مطالعه نوآوری باز در صنعت لوازم خانگی و معرفی تجارب شرکتهای برند لوازم خانگی در ایران و جهان میپردازد. نوآوری باز از موضوعاتی است که در حوزههای مختلف کاربرد دارد. در رابطه با موضوع حاضر، عملی است که در آن منبع ایدهها و تجربیات از خارج شرکت برای برانگیختن و یا مکمل شدن ابتکارات داخلی بهکار گرفته میشود. همچنین، میتواند فرصتهای جدید تجاری را در تمامی مراحل از پروسه نوآوری، ایدهپردازی، گسترش ایده و تجاریسازی را افزایش دهد. برای مدیریت مؤثر فرآیند، هر شرکتی باید یاد بگیرد که با بهکارگیری ایدههای جدید از خارج سازمان کدام مراحل از خط نوآوری بیشترین سود را خواهند داشت.
خلاصه ماشینی: بنابراین ، هدف این مقاله بررسی نوآوری باز در صنعت لوازم خانگی و با تاکید بر الگوی چارچوب ارزش های رقابتی است و در پی پاسخ به این پرسش اساسی است : چه چیزی آینده فناوری را هدایت میکند؟ نوآوریها به چه اندازه در روندهای اجتماعی اقتصادی مهم هستند؟ 1 Arditi 2 Büschgens 3 Calof ادبیات و پیشینه پژوهش نوآوری یکی از فاکتورهای مهم در موفقیت بنگاه های اقتصـــادی محســـوب میشـــود که اغلب در قالب نقش معرفی و کاربرد هوشــمندانه تئوریها، فرایندها، محصــولات و خدماتی که برای قســمت های مختلف ســازمان ها جدید و تازه بوده و قبول آن به شیوه قابل توجهی به خلق ارزش برای بنگاه ها منجر میگردد، بیان شده است . 1 Laursen & Salter 2 Ebersberger 3 Gassmann & Enkel نخستین تحلیل های ارائه شده توسط چسبرو به عنوان پایه گذار این دیدگاه ، متکی بر شرکت های بزرگ آمریکایی (نظیر اینتل ، لوسنت ، ملینیوم و ای بی ام ) بوده ، درحالیکه پژوهش های نوین در این عرصه ، نوآوری باز را در صنایع مختلف مورد بررسی قرار داده و از سطح تحلیل شرکتی به سطح تحلیل پروژهای و ملی متمایل شده است (گراند١ و همکاران ، ٢٠٠٤، وانگ ٢ و همکاران ، . 1 Grand 2 Wang 3 Teece 4 Karo and Kattel 5 Dahlander and Gann نوآوری باز با ایجاد پیمان ها، بازارهای فناوری و سرمایه گذاری ریسک پذیر مشترک، دامنه منابع فناوری را گسترش داده است [٢٥].